یه تیکه از یه مناجات که حاج حسن خلج خونده رو که خیلی خودم دوست دارم براتون میزارم اگه احیانا کسی کاملشو داشت خبرم کنه

شنیدن مناجات

دانلود مناجات

التماس دعا

امتحاناته و الا بیشتر میو مدم

می خواستم از فاطمه زهرا سلام الله علیها بنویسم و بزارم اما چشمم افتاد به درد دلهای حضرت علی علیه السلام که با گریه در مزار زهرایش می کرده چند خط براتون میزارم .

هر چند خیلی محزون هست ولی فکر می کنم توجه به آنها برای آشنایی با دل پر درد مولامون خوب باشه!

وقتی علی از دفن فاطمه علیها سلام فارغ شد گویا کوه حزن و اندوه در دل آن حضرت راه یافت و در حالی که یکسره گریه می کرد کنار قبر فاطمه نشست.......

و این ابیات و زمزمه می کرد:

برای هر دوستی جدایی و فراقی است و این دوریها و فراق است که پایان ناپذیر است.

فقدان فاطمه بعد از رحلت پیامبر ص تنها دلیل برای کوتاه بودن دوستی ها است .

چه شده در کنار قبر تو سلام می کنم ولی جوابی نمی شنوم؟

ای حبیب چه شده که جواب ما را نمی دهی؟ آیا دوستی هامان فراموش شده؟

و مرثیه هایی هم در سوگ زهرای مرضیه از حضرت علی رسیده است :

(زهرای من ) دوستی بود که هرگز دوست دیگری جای او را نخواهد گرفت و غیر از او در دل من کسی جایی ندارد.

زهرای من دوستی بود که در ظاهر از دیده و جسم من پنهان است ولی از دلم هر گز غایب و جدا نیست.

گویند که از دست دادن جوان سخت است ولی سخت تر و دشوار تر از آن به خدا جدایی و از دست دادن دوستان است.

چهره ها با اشک زیبا می شود

عشق با تصویر معنا می شود

عشق یعنی ذکر ناموس خدا

یا علی گفتن به زیر دست و پا

عشق یعنی جلوه صبر خدا

شرم ایوب نبی از مرتضی

عشق بر دلها شهامت می دهد

عشق بر غمها حلاوت می دهد

عشق بر دلداده فرمان می دهد

عاشق جان داده را جان می دهد

بقیه این اشعار در ادامه مطلب 
ادامه مطلب

  اما تمام موجودات یک حرکت معنوی هم دارند که بزرگترین و با اهمیت ترین آن در انسان جلوه می کند و لذاهمه انسانها در حرکت هستند هیچ کس در حال سکون نیست.

یا حرکت ما آدما از نور به ظلمت است.

یا حرکت ما آدما از ظلمت به نور است.

از کجا باید بفهمیم که کدوم یکی از دو حرکت رو داریم انجام میدیم و چه کنیم؟

خوب باید ببینم چه چیزی باعث حرکت به سمت نور و چه چیزی باعث حرکت به سمت ظلمت می شود.

«الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور» :

اگر خودمون رو تحت ولایت خدا (و جانشینان خدا در زمین یعنی اهل بیت علیهم السلام) قرار بدیم حرکت ما از ظلمت به سمت نور می باشد هر چند خیلی آهسته و کم کم حرکت کنیم چون ما خودمون رو به خدا سپردیم و خدای مهربان هم ما رو به سمت خودش، به سمت نور می کشاند و از ظلمات خارج می کند.

«و الذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون » :

اما اگر اختیار خودمون رو به دست شیطان و هر طاغوت دیگری بدهیم و اونها رو ولی خودمون قرار بدیم حرکت ما از نور به سمت ظلمت می باشد و عاقبتی بس وخیم دارد که آتش جهنم می باشد آنهم به صورت ابدی هر چند همواره شعار بدیم که ما داریم به سمت نور حرکت می کنیم.

اگر به خودمون نگاه کنیم به وضعیت معنوی خودمون می فهمیم که در حال حاضر حرکت به سمت نور داریم یا به سمت ظلمت چون ان الانسان علی نفسه بصیره و لو القی معاذیره. هر انسانی نور دارد بله نور فطرت از نور فطرت جدا نشویم. تحت ولایت هوی و هوس نباشیم که به جایی می رسیم که دیگر راه صلاحی نیست چون آخرین نور هم خاموش شده است .

تحت ولایت خدا و امامان خوبمون بودن یعنی زندگی هامون کارامون رنگ خدایی بگیره.

یکی از مواری که به ما کمک می کنه که در مسیر نور حرکت کنیم توجه به نماز هست .

قال النبی ص(هنگامیکه که به لقاء الله میشتافتند) : لیس منی من استخف بصلاته

از من نیست کسی که به نمازش اهمیت ندهد و نماز رو کوچک بشمارد.

امام صادق (در لحظات آخر عمر که یکی از چشمان خود را فرو بستند):ان شفاعتنا لن تنال مستخفا بالصلوه.

شفاعت ما اهل بیت شامل کسی که نمازش رو سبک بشمارد و به نمازش اهمیت ندهد نمی شود.

خدایا یه جوری ما رو تربیت کن که آویزه گوشمون باشه که :

«فمن بکفر بالطاغوت ویومن بالله فقد استمسک بالعروه الوثقی لانفصام لها و الله سمیع علیم»

 هر کس به طاغوت کافر شود{بت، شیطان،و هر موجود طغیانگر}وبه خدا ایمان آورد به دستگیره محکمی چنگ زده است که گسستن برای آن نیست و خداوند شنوا و دانا است.

اللهم عجل لولیک الفرج و اغفر لنا و لوالدینا

خدایا

به سوی تو می آیم،

به این دل شکسته دردمند رحم کن،

 من گناهکارم، من قاصرم،من مستوجب عقوبت و عذابم.

ای خدای بزرگ

این دردی که مرا به آن مبتلا کرده ای

 بس بزرگ و غیر قابل تحمل است.

خدایا

با تو می گفتم که از دوزخ تو

وحشتی ندارم، به بهشت تو طمعی ندارم

مرا بسوزان، استخوانهایم را خاکستر کن و به باد بسپار.

از تو هیچ گله ای نمی کنم،من عاشقم و محرک عشق من جز ذات تو

چیزی نیست.من تاجر پیشه نیستم که در ازاء عشق خود

چیزی بطلبم. من عاشقم ولی امروز که تو مرا

می سوزانی به شدت رنج می بر م،

 به شدت می سوزم، تاب

تحمل ندارم،

 احساس می کنم

که تو چقدر بزرگی،

 قدرتت بی پایان است، به همه

چیز دسترسی داری به همه چیز قادر ما یشائی.

 احساس می کنم که چقدر مغرور بوده ام، چقدر در

برابر تو اسائه ادب کرده ام چقدر هل من مبارز بی جا کشیده ام.

خدایا

می سوزم می سوزم

می سوزم می سوزم می سوزم

می سوزم می سوزم می سوزم می سوزم

و چه امتحان دردناکی در سر راهم گذاشتی،

 چه آتش سوزانی چه کیفر بزرگی ،

چقدر ضعیفم،چقدربیچاره و

دردمندم.

ای اشک

بیا ، بیا ،بیا که

شاید از سوزش قلبم بکاهی

 بیا که به تو نیازمندم، بیا که قدرت تحمل

 و توانائی ام به کلی سلب

شده است...

***************************

شهدا دستی هم بر سر من بکشید

وقلب و دل مرا هم خدایی کنید

کسی که زندگی شو برام گذاشت و از خودش واقعا گذشت تا من احساس کمبود و ناراحتی نداشته باشم .
کسی که با عشق به اینکه من رو یه روز  خوشبخت ببینه ، از تمام خوشبختی خودش گذشت.

کسی که من نمی تونم با کلمات توصیفش کنم .

امسال دومین سال نوی هست که در کنارم یا بهتر بگم در کنارمان نیست و مثل همیشه جای خالیش احساس میشه.

                                  مادر جان دوستت دارم

نبودنت درد است و ندیدنت آه .

همیشه به یادت هستم و سعی می کنم برای تو فرزندی صالح باشم و همیشه برایت دعا می کنم .

«اللهم اغفر لی و لوالدی و ارحمهما کما ربیانی صغیرا اجزهما بالاحسان احسانا و بالسسئات غفرانا»

بار الها من را ببخش و پدر و مادرم را نیز ببخش و آنها را تحت پرتو رحمت خودت قرار بده همچنانکه آنان مرا تربیت کردند در حالی که من طفلی کوچک بودم . جزای خوبیهایشان خوبی   و جزای سیئاتشان را بخشش تو از آنان قرار بده.

الهی آمین.